شنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۸۹

آن یک نفر

همان نخستین و آخرین باری که او را دیدم این را فهمیدم. تو ساده‌ای که فکر می‌کردی به این‌جا آمدنت حسادت نداشت. هیچ مردی بی‌حسادت نیست. مخصوصاً اگر آن احساس مردانه‌ای که به فریب اسمش را عشق نهاده اند داشته باشد.
«شامِ سرو و آتش» از «شرق بنفشه»؛ شهریار مندنی‌پور